Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-27@11:35:06 GMT

ایران در منطقه، از کباب داغ تا نان خالی

تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۶۸۲۶

ایران در منطقه، از کباب داغ تا نان خالی

در زادگاه من سنندج، در سال ١٣٦٠ و در روزگاری که من و خواهر بزرگم ایران خانم، کودکان خردسالی بودیم، کباب خوردن، آداب و آیین زیبا و خاطره ساز و شورآفرینی داشت.

مرحوم پدرم یک اسکناس خاکستری رنگ پنجاه تومانی می داد برای کباب و یک اسکناس ده تومانی برای نوشابه! من و خواهر به کبابی بزرگ مرحوم آ سیدمهدی می رفتیم که بوی کباب فرد اعلای آن، از دور هر عابری را شیدا و شیفته می کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پنجاه تومان کباب با سنگک ابتیاع می کردیم که احتمالا ده سیخ تمام بوده است از قرار هر سیخ ٥ تومان! سید، کباب سنگک پیچ شده را لای روزنامه های بزرگ می پیچید و دست ما می داد. برگشتنی، چند نوشابه می خریدیم از قرار هر شیشه ١٥ ریال. ٤ تومان هم در گرو بقال می ماند برای بازآوردن شیشه های خالی. (خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی). سالیان سال گذشت. پدرجان، در یک مسیر مالی و تجاری با سید مهدی دوست و رفیق شد و گاهی با هم به دیدار او می رفتیم. سید کاریزما و هیبتی داشت برای خودش. جامه کامل کُردی پوشیده و به عادت سادات کُرد، دستار سبز دور سر پیچیده و چست و چابک بود. با دستان خودش از یخچال بزرگ، یک بطری نوشابه سرد تگری درآورد و یک سیخ کباب پیچید لای نان و هر دو را گذاشت پیش روی من. سید و پدر گرمِ صحبت بودند که جوانی وارد شد و با صدای بلند اعلام کرد: حاجی فلان کَسَک سلام رساند و گفت هفتاد سیخ کباب ممتاز و بی ایراد بفرستید بعدا می آیم حساب می کنم.

سید پرسید: بعدا یعنی چه وقت؟

جوان گفت: ایشان تازه از زندان درآمده و دست و بالش خالی است. ولی بالاخره می آید حساب می کند. ایشان سفره دار و مردم دار است. نمی تواند نان و ماست بگذارد پیش روی مهمان.

سید خونسردانه گفت: «بفرمایید فعلا با ماست سر کنند. بعدا اگر دست و بالشان باز شد، نوبت کباب هم می رسد». رسولِ حاجی فلان کَسَک رفت. سید به شماتت سری تکان داد و گفت: آدمی که ورشکست شده و مدتها در زندان مانده و خانه و زندگی زن و فرزندانش به حراج رفته و حالا روی زمین خالی ست، نباید هر روز گوسفند قرضی ذبح کند و مهمان فرا بخواند و بعد، کارش بکشد به کباب نسیه خریدن.

حالا که با عقل دوران میانسالی بدان خاطره دور می نگرم؛ قطعا حق را سید می دهم. حتی در آن روزگار ارزانی و برکت هم، نه نسیه دادن کباب صحیح بود نه سفره داری به قیمت اعمال فشار بر دیگران.

خوب ... پیشینه طولانی شد. به بزرگواری خودتان ببخشید. عرض شود؛ جناب علی آقامحمدی از رجال سیاسی کشور و عضو مجمع تشخیص مصلحت، در نشستی درباره فقر حرف زد که اساسا ربطی به فقر و اقتصاد نداشت. صد البته، این نیز تشخیص و حکمتی دارد.

آقامحمدی در استان پولدار اصفهان و در «اجلاس رؤسای کمیسیون‌ های شهرسازی و معماری کلانشهرها» گفت: «۲ هزار و ۲۰ محله و ۱۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت در سراسر ایران وجود دارد که از امکانات اولیه زندگی مانند مسکن، اشتغال، تحصیلات تا ۱۲ سال، سلامت، خوراک و پوشاک محروم هستند. در این شرایط چطور می‌ توان گفت مسلمانانی وجود دارند که شهرسازی اسلامی را در دستور کار دارند». در واقع آقامحمدی در چنین عباراتی، جوری صحبت کرده که گویی حاشیه نشینی و فقر، موضوعی است که با شهرسازی اسلامی ارتباط دارد و در هر شهری که محله فقیر و حاشیه شهر فقرزده وجود دارد، ایراد کار در خود مبحث «شهرسازی اسلامی» است! البته او در ادامه پس از آن که به ترک تحصیل ۸۷۴ هزار شهروند ۶ تا ۱۷ ساله اشاره کرده، چنین عبارتی نیز بر زبان آورده است: «اولین مأموریت ما زندگی است و باید در راستای بهبود کیفیت آن به صورت درست حرکت کنیم».

آقامحمدی، پنجاه سال از عمر خود را در مبارزات انقلابی، جنگ، قرارگاه نصر، امور منطقه ای، فعالیت در بیت رهبری و مجمع تشخیص مصلحت سپری کرده و جز مقطع کوتاهی که شاید به اشتباه در کنار رحیمی معاون اول قرار گرفت؛ به طور مستقیم وارد مسائل اجرایی دولتی نشده است. او آدمی نیست که بی حساب و کتاب حرف بزند. علی القاعده خودی هم محسوب می شود و به دنبال نیش و کنایه و تبدیل نمد به کلاه نیست. بنابراین می توان چنین تصور کرد که او بر اساس آمار و ارقام به دست آمده از یک تحقیق میدانی که یحتمل یا به سفارش بیت و یا به خواست مجمع تشخیص انجام شده، با ابعاد تلخ فقر اقتصادی کنونی کشور آشناست و لاجرم اراده کرده که بخشی از آن را اظهار کند. جالب اینجاست که معاون اول رئیس جمهور که قرار است تحت عنوان شگرف «مولدسازی»، یکی از مجریان فروش برخی املاک دولتی برای تامین کسری بودجه باشد، همین روزها گفته است: «چند هزار میلیارد دلار دارایی در حوزه نفت داریم که فقط به آن نگاه می‌کنیم!» ... بگذریم. به بحث خودمان بازگردیم. همان بحث ۱۹ میلیون و ۷۰۰ هزار سیخ کباب!

کشوری با این شرایط اقتصادی تلخ، هنوز هم طوری اداره می شود که گویی اتفاق خاصی نیفتاده و در بر همان پاشنه ای می چرخد که در دوران درآمدهای چند صد میلیارد دلاری نفتی می چرخید! اگر به سرفصل های بودجه بنگریم، اگر به چند و چون مدیریت ادارات و نهادهای دولتی و حاکمیتی نگاه کنیم، اگر به ریخت و پاش خدمات شبه فرهنگی و شبه رسانه ای بسیاری از ارگان ها بنگریم که گویی ماموریتی جز نصب بنر ندارند، به وضوح می توانیم ببینیم که خبری از ریاضت و صرفه جویی و احتیاط نیست. اگر به مواضع بسیاری از مقامات دولتی و نمایندگان مجلس نگاه کنیم و سخنان و پیام های آنان را با روش تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا ارزیابی کنیم، می توانیم ببینیم که غالبا، با آن ۱۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر کاری ندارند! نمی خواهم مساله را فقط به سبک زندگی و میزان دارایی خود این افراد ربط دهم. می خواهم بگویم وقتی که این آدم ها، حتی در مورد فقر و تورم و تنگنای مالی آحاد مردم دغدغه ندارند، چگونه می توانیم باور کنیم که می توانند در قلب مردم جایی داشته باشند؟ چنین چیزی ممکن نیست!

آن که مدتها سفره داری و مهمانداری کرده، حالا قرار است برای تامین بودجه و اعتبارات لازم، صرفا به چاپ اسکناس و افزایش مالیات و عوارض روی بیاورد و از کم و کیف خدمات دولتی بکاهد؟ حالا به طور دقیق در دوران ملکوتی از زمین به آسمان باریدن و رسیدن یارانه از خلق به دولت قرار گرفته ایم؟ حالا که ظاهرا مسائل مهم حوزه سیاست خارجی و محورهای حساسی همچون برجام و ابعاد پیرامونی آن، موضوعیت ندارد و پروژه هایی همچون امضای قرارداد ریلی رشت – آستارا با روسیه زیر دستگاه آگراندیسمان می رود، دست کم می توان از برخی خاصه خرجی ها کاست. می توان نشان داد که در بسیاری از مسائل داخلی و خارجی، دولتمردان و حاکمان، در مورد هر خرج و هزینه ای احتیاط و حس مسئولیت پذیری دارند. می توان بودجه و اعتبارات بسیاری از نهادهایی را که اساسا خروجی مشخصی ندارند و بند جانشان به شعار و آرمان متصل است، با نظارت و سخت گیری بیشتر و در حجم و مقدار کمتر پرداخت کرد. حالا که دُردانه پسر حافظ، با سلام و صلوات به جده رفته و فرزند برومند کینگ سلمان را در آغوش گرفته است، می توان بسیاری از هزینه های این حوزه ها را به برادران عرب حوالت داد و به این فکر کرد که اگر بقا و آسایش اهل «الدّار» در خطر افتد و شب و روز بخش کثیری از مردمان ما آلوده به آه و ناله ناشی از فر و نداری باشد، قطعا «الجار» دور و نزدیک اهمیتی ندارند و باید از هر پروژه و برنامه ای زد تا شهروندان این کشور، خدماتی دریافت کنند ولو یک ذره بهتر از وضعیت موجود.

۳۱۱۳۱۱

کد خبر 1768040

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۶۸۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«وعده صادق» از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی تاریخ معاصر ایران بود/ ایران چگونه نتانیاهو را کیش‌ومات کرد/ چرا آمریکا پشت اسرائیل را خالی کرد؟

افسر اطلاعاتی سابق آمریکا می‌نویسد: «وعده صادق» به یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی معاصر ایران در تاریخ ثبت خواهد شد؛ حمله‌ای که با برقراری بازدارندگی و بدون ورود آمریکا به جنگ، نتانیاهو را مات کرد.

اسکات ریتر

سرویس جهان مشرق - عملیات «وعده‌ی صادق»، حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران علیه رژیم صهیونیستی در پاسخ به ترور شماری از فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران در کنسولگری کشورمان در سوریه، نقطه‌ی عطفی در تاریخ خاورمیانه محسوب می‌شود. اصابت موشک‌های ایران به اراضی اشغالی و امتناع صریح آمریکا از دخالت در این تبادل آتش میان تهران و تل‌آویو، پیام‌های مهمی درباره‌ی قدرت بازدارندگی ایران داشت که از چشم کارشناسان بین‌المللی دور نماندند. یکی از این تحلیلگران، «اسکات ریتر[۱]» افسر اطلاعاتی سابق نیروی تفنگداران دریایی آمریکا و بازرس سابق کمیسیون ویژه‌ی سازمان ملل در امور تسلیحات کشتار جمعی عراق است که در مقاله‌ای تحت عنوان «موشک‌های آوریل[۲]» توضیح می‌دهد ایران چگونه با عملیات «وعده‌ی صادق» ضمن برقراری بازدارندگی مقابل رژیم صهیونیستی، نقشه‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم، برای کشاندن پای ایران و آمریکا به جنگ را ناکام گذاشت. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، گزیده‌ای از مقاله‌ی مذکور است.

من [«اسکات ریتر»] بیش از دو دهه است درباره‌ی ایران می‌نویسم. سال ۲۰۰۵، به ایران سفر کردم تا به «واقعیت‌های میدانی» درباره‌ی این کشور پی ببرم. سال ۲۰۰۷، در سخنرانی‌ام در «کمیته‌ی یهودیان آمریکا» اشاره کردم که انتقادات من از اسرائیل (که بسیاری از حضار آن‌ها را به‌شدت توهین‌آمیز می‌دانستند) ناشی از نگرانی برای آینده‌ی اسرائیل است. بر این واقعیت تأکید کردم که چندین سال زمان صرف محافظت از اسرائیل در برابر موشک‌های عراقی کرده‌ام؛ هم در دوران خدمتم در عملیات «طوفان صحرا[۳]» [بخشی از جنگ خلیج فارس در واکنش به حمله‌ی عراق به کویت]، زمانی که در کارزار علیه موشک‌های اسکاد نقش داشتم، و هم به عنوان بازرس تسلیحات سازمان ملل، زمانی که با اطلاعات اسرائیل همکاری کردم تا مطمئن شویم موشک‌های اسکاد عراق از بین می‌روند. به حضار آن جلسه گفتم: «به هیچ عنوان دوست ندارم ببینم موشک‌های ایران بر خاک اسرائیل فرود می‌آیند. اما اگر اسرائیل مسیر خود را تغییر ندهد، این اتفاق، پیامد اجتناب‌ناپذیر سیاستی خواهد بود که بیش‌تر بر اساس تکبر پیاده می‌شود تا عقل سلیم.»

«رشیده طلیب» (مرکز تصویر) نماینده‌ی مسلمان کنگره‌ی آمریکا، «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، را یک «دیوانه‌ی نسل‌کش» توصیف کرده و از همکارانش در کنگره به خاطر دیدار با نتانیاهو از زمان آغاز جنگ اسرائیل در غزه، انتقاد نموده است. (+)

توضیحاتی درباره‌ی گزارش سازمان بین‌المللی «دیده‌بان حقوق بشر» که اسرائیل را یک رژیم مبتنی بر آپارتاید توصیف می‌کند [دانلود]

شب ۱۳ و بامداد ۱۴ آوریل ۲۰۲۴، آن‌چه از آن می‌ترسیدم به صورت زنده در مقابل مخاطبان بین‌المللی پخش شد: موشک‌های ایرانی بر سر اسرائیل باریدند و هیچ کاری برای متوقف کردن آن‌ها از دست اسرائیل برنیامد. مانند حدود ۳۳ سال قبل که موشک‌های اسکاد عراق بر سامانه‌های پدافند موشکی پاتریوت آمریکا و اسرائیل غلبه کردند و ظرف یک ماه و نیم، ده‌ها بار اسرائیل را هدف قرار دادند، موشک‌های ایرانی هم طبق طراحی‌ای که برای غلبه بر سامانه‌های دفاع موشکی اسرائیل انجام شده بود، در قالب یک نقشه‌ی حمله‌ی ترکیبی، با مصونیت کامل به اهداف تعیین‌شده‌یشان در داخل اسرائیل اصابت کردند. به‌رغم استفاده‌ی تل‌آویو از یک سامانه‌ی دفاع موشکی یکپارچه‌ی گسترده (متشکل از سامانه‌ی به‌اصطلاح «گنبد آهنین[۴]»، آتش‌بارهای موشکی پاتریوت ساخت آمریکا، و رهگیرهای موشکی «پیکان[۵]» و «فلاخن داوود[۶]») علاوه بر هواپیماهای آمریکایی، انگلیسی، و اسرائیلی، و سامانه‌های دفاع موشکی مستقر روی ناوهای آمریکایی و فرانسوی، باز هم بیش از ده موشک ایرانی به فرودگاه‌ها و تأسیسات پدافند هوایی اسرائیل، که به‌شدت هم تحت حفاظت بودند، مورد اصابت قرار گرفتند.

حمله‌ی موشکی ایران به اسرائیل غیرمترقبه نبود، بلکه انتقام حمله‌ی ۱ آوریل اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق در سوریه بود که چند فرمانده‌ی ارشد نظامی ایرانی را به قتل رساند. اگرچه اسرائیل در گذشته حملاتی را علیه پرسنل ایرانی در سوریه انجام داده بود، اما حمله‌ی ۱ آوریل نه‌تنها به خاطر قتل پرسنل بسیار عالی‌رتبه‌ی ایرانی، بلکه به دلیل حمله به مکانی متفاوت بود که به لحاظ حقوقی، خاک ایران محسوب می‌شود؛ یعنی کنسولگری این کشور. از دیدگاه ایران، حمله به کنسولگری خط قرمزی بود که اگر علیه آن تلافی‌جویی انجام نمی‌کردند، قدرت بازدارندگی این کشور به طور کامل از میان می‌رفت و زمینه را برای اقدامات نظامی گستاخانه‌تر اسرائیل، از جمله حتی حملات مستقیم به خاک ایران، فراهم می‌کرد. با این حال، آن‌چه می‌توانست مانع انتقام‌جویی شود، شبکه‌ی درهم‌تنیده‌ای از اهداف سیاسی بود که احتمالاً با درگیری گسترده میان اسرائیل و ایران در اثر حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی معنادار ایران به اسرائیل تحت‌الشعاع قرار می‌گرفتند.

ده‌ها فلسطینی ماه مبارک رمضان، مقابل مسجد «قبةالصخره» در قدس شرقی، افطار می‌کنند. یکی از ملاحظات ایران در انتقام‌جویی علیه رژیم صهیونیستی، جلوگیری از تحت‌الشعاع قرار گرفتن آرمان فلسطین و رغبت کنونی جامعه‌ی بین‌الملل به تشکیل کشور مستقل فلسطین بود. (+)

اولاً، ایران سیاست راهبردی‌ای را اتخاذ کرده که محور آن فاصله گرفتن از اروپا و آمریکا، و نزدیک شدن به روسیه، چین، و اوراسیاست. این تغییر، نتیجه‌ی خسته شدن ایران از سیاست تحریم‌های اقتصادی به رهبری آمریکا، و عدم وجود توان و/یا تمایل در غرب برای یافتن مسیری روبه‌جلو است که به لغو این تحریم‌ها منتهی شود. محرک اصلی این چرخش ایران به سمت شرق، ناتوانی توافق هسته‌ای ایران (موسوم به «برنامه‌ی جامع اقدام مشترک» یا «برجام») در ایجاد فرصت‌های اقتصادی‌ای بوده که در زمان امضای آن وعده داده شده بودند. ایران، در عوض، به «سازمان همکاری شانگهای» و مجمع «بریکس» پیوسته و نیروی دیپلماتیک خود را معطوف به عضویت کامل و سازنده در این دو گروه نموده است. وقوع یک جنگ بزرگ میان ایران و اسرائیل، این چشم‌انداز را ویران می‌کرد.

مصاحبه‌ی «تیم اندرسون» کارشناس استرالیایی، درباره‌ی اهمیت ائتلاف‌سازی در بلوک شرق برای تحقق «جهان پساواشینگتن» (جزئیات بیش‌تر) [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› عبور بریکس از گروه ۷ و گذار جهان از اقتصاد آمریکایی

›› اتحادیه اقتصادی اوراسیا-بریکس: مسیر هموار ایران برای عبور از سلطه دلار

دوماً، معادله‌ی جغراسیاسی [ژئوپلتیک] بزرگ‌تر از نظر ایران، درگیری کنونی در غزه است؛ رویداد تعیین‌کننده‌ای که اسرائیل در آن با شکست راهبردی مقابل حماس و متحدان منطقه‌ای آن، از جمله محور مقاومت به رهبری ایران، مواجه است. برای اولین بار، تشکیل کشور فلسطین به یک موضوع جهانی تبدیل شده است. آن‌چه این آرمان را دست‌یافتنی‌تر ی‌کند این است که دولت بنیامین نتانیاهو (متشکل از یک ائتلاف سیاسیِ اکیداً مخالف با تشکیل یک کشور فلسطینی) در معرض خطر فروپاشی، مستقیماً در نتیجه‌ی پیامدهای حمله‌ی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس و متعاقباً ناکامی اسرائیل در شکست نظامی یا سیاسی این گروه فلسطینی، قرار دارد. اسرائیل با مشکلات دیگری نیز مواجه است؛ به عنوان مثال، اقدامات حزب‌الله لبنان و بازیگران غیردولتی، مانند شبه‌نظامیان عراقی طرفدار ایران و حوثی‌های [انصارالله] یمن، شامل حمله‌ی مستقیم به اسرائیل و مسدود کردن خطوط ارتباطی حیاتی دریایی برای کشتی‌های اسرائیلی، که اقتصاد این کشور را خفه کرده است.

واکنش «سید حسن نصرالله» دبیرکل «حزب‌الله» لبنان به تهدیدها مبنی بر حمله‌ی اسرائیل به حزب‌الله و لبنان [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› ‌ «دیوانه‌ نسل‌کش»؛ آیا نتانیاهو به آرزوی «جنگ ایران و آمریکا» می‌رسد؟

›› رژیم صهیونیستی کدام اخبار را درباره جنگ غزه سانسور می‌کند؟

›› گزارش اطلاعاتی آمریکا: اسرائیل در جنگ با حزب‌الله پیروز نخواهد شد

با این وجود، بیش‌ترین آسیب را خود اسرائیل با اتخاذ سیاست انتقام‌جویی نسل‌کشانه علیه مردم غیرنظامی غزه، به خودش وارد کرده است. اقدامات اسرائیل در غزه تجلی همان سیاست‌های متکبرانه و قدرت‌محوری هستند که سال ۲۰۰۷ درباره‌ی آن‌ها هشدار دادم. همان زمان هم گفتم که آمریکا حاضر نمی‌شود با طناب اسرائیل در چاه برود. اسرائیل به خاطر رفتار جنایت‌کارانه‌اش در قبال غیرنظامیان فلسطینی در غزه، حمایت بسیاری از کشورهای جهان را از دست داده و لطمه‌ی جبران‌ناپذیری به اعتبارِ پیشاپیش خدشه‌دارشده‌ی آمریکا را وارد کرده است؛ آن هم در مقطعی که جهان در حال گذار از نظام تک‌قطبی تحت سلطه‌ی آمریکا به نظام چندقطبی حول محور بریکس است و واشینگتن باید تا حد امکان نفوذش را در به‌اصطلاح «جنوب جهانی» حفظ کند. دولت بایدن کم‌کم دارد سیاست‌های نتانیاهو فاصله می‌گیرد و به اسرائیل هشدار داده که امتناعش از تغییر موضع در قبال حماس و غزه و بی‌توجهی‌اش به نگرانی‌های آمریکا، برای این کشور عواقب خواهد داشت.

مصاحبه‌ی مشرق با «اسکات بنت» افسر سابق اطلاعات و عملیات‌های ویژه‌ی ارتش آمریکا (زبان مصاحبه انگلیسی است) [دانلود با حجم ~ ۱۳۲ مگابایت] - گزیده‌ای از این مصاحبه را در گزارش مشرق از این‌جا بخوانید.

افسر سابق ارتش آمریکا در مصاحبه با مشرق:

›› ایران مانند شیر است و اسرائیل مثل یک «سگ چلاق»/ نتانیاهو معادل هیتلر است

هرگونه اقدام تلافی‌جویانه‌ای از سوی ایران علیه اسرائیل باید از این ماز پیچیده‌ی سیاسی عبور می‌کرد و ضمن اِعمال بازدارندگی برای جلوگیری از حملات بعدی اسرائیل، تضمین می‌کرد که اهداف سیاسی تهران، یعنی حرکت به سوی شرق و اعتلای آرمان تشکیل کشور فلسطین در صحنه‌ی جهانی، آسیبی نمی‌بینند. به نظر می‌رسد ایران با حمله‌اش به اسرائیل از این دریای متلاطم به سلامت عبور کرده باشد؛ مهم‌تر از همه از این جهت که جلوی ورود آمریکا به درگیری را گرفت. بله، درست است که آمریکا در دفاع از اسرائیل شرکت کرد و تعداد زیادی از پهپادها و موشک‌های ایرانی را سرنگون کرد، اما این به نفع ایران تمام شد، چون اتفاقاً اثبات کرد هیچ ترکیبی از سامانه‌های پدافند موشکی وجود ندارد که بتواند در نهایت از اصابت موشک‌های ایرانی به اهداف تعیین‌شده‌یشان جلوگیری کند.

ایران با حمله به دو پایگاه هوایی اسرائیل (که هواپیماهای اسرائیلی برای انجام حمله‌ی ۱ آوریل علیه کنسولگری ایران از آن‌جا بلند شده بودند) و همین‌طور چندین سامانه دفاع هوایی، صراحتاً دامنه و مقیاس سیاست بازدارندگی‌اش را مطابق با ماده‌ی ۵۱ منشور سازمان ملل [ناظر بر حق دفاع از خود] تعریف کرد و در عین حال، نشان داد پدافند هوایی اسرائیل در برابر حملات ایران آسیب‌پذیر است. نتیجه‌ای که از این دو واقعیت برمی‌آید این است که تمام خاک اسرائیل در هر زمانی در معرض حملات ایران قرار دارد و هیچ کاری از دست اسرائیل یا متحدانش برای دفع چنین حملاتی برنمی‌آید. این پیام نه‌تنها در تالارهای قدرت در تل‌آویو، بلکه در واشینگتن هم شنیده شد. سیاست‌گذاران آمریکایی با این واقعیت تلخ روبه‌رو شدند که اگر آمریکا در هرگونه اقدام انتقام‌جویانه‌ی اسرائیل حضور یا نقش داشته باشد، تأسیسات نظامی آمریکا در سراسر خاورمیانه هدف حملات ایران قرار خواهند گرفت و آمریکا قادر به خنثی کردن این حملات نخواهد بود. به همین دلیل، دولت بایدن آن‌قدر تأکید داشت که هم ایران و هم اسرائیل بدانند آمریکا در هیچ حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ای از سوی اسرائیل علیه ایران شرکت نخواهد کرد.

«جو بایدن» (راست) معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا، اوایل سال ۲۰۱۶، در حاشیه‌ی نشست مجمع جهانی اقتصاد در شهر «داووس» سوئیس، با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، دیدار می‌کند. اختلافات بایدن و نتانیاهو بر هیچ‌کس پوشیده نیست و یکی از پرتنش‌ترین دوران‌های روابط دوجانبه میان آمریکا و اسرائیل را رقم زده است. بایدن، پس از حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران، صراحتاً اعلام کرد که آمریکا در هیچ عملیات تهاجمی‌ای علیه جمهوری اسلامی شرکت نخواهد کرد. (+)

«موشک‌های آوریل» نشانگر تغییری اساسی در جغراسیاست خاورمیانه بودند: برقراری بازدارندگی ایران علیه هم اسرائیل و هم آمریکا. واقعیت این است که جمهوری اسلامی، بنیامین نتانیاهو را در خصوص هدف بنیادین سیاست‌هایش طی بیش از ۳۰ سال گذشته، یعنی کشاندن آمریکا به جنگ با ایران، کیش‌ومات کرده است؛ آن هم بدون منحرف شدن از مسیر حرکت راهبردی‌اش به سوی شرق یا تضعیف آرمان تشکیل کشور فلسطین. حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران علیه اسرائیل، که تهران نامش را عملیات «وعده‌ی صادق» گذاشته، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین پیروزی‌های قرن حاضر و یکی از مهم‌ترین موفقیت‌های تاریخ معاصر ایران ثبت خواهد شد. کامیابی ایران در برقراری بازدارندگی معتبر بدون اختلال در مأموریت‌ها و اهداف اصلی سیاستی‌اش، عین تعریف پیروزی است.

گزارش «رویترز» درباره‌ی توقیف کشتی اسرائیلی «گلکسی لیدر» توسط «انصارالله» یمن [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› گزارش نشریه آمریکایی از کودتای دیپلماتیک در خاورمیانه

›› راشاتودی: خاورمیانه با کوچ آمریکا دارد رنگ صلح را می‌بیند

›› پایان «لحظه تک‌قطبی آمریکا»/ عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چه منافعی دارد؟

[۱] اسکات ریتر لینک

[۲] The Missiles of April Link

[۳] جنگ خلیج فارس لینک

[۴] گنبد آهنین لینک

[۵] ختس لینک

[۶] فلاخن داوود لینک

دیگر خبرها

  • تداوم جنگ پس از ۲۰۰ روز نشان دهنده توان مقاومت است
  • رژیم صهیونیستی توان دفاع از خود را هم ندارد
  • طرز تهیه سیب زمینی توپی سوخاری با مغز پنیری (فیلم)
  • غذای خیابانی در افغانستان؛ پخت دیدنی چاپلی کباب به سبک آدم خان (فیلم)
  • «وعده صادق» از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی تاریخ معاصر ایران بود/ ایران چگونه نتانیاهو را کیش‌ومات کرد/ چرا آمریکا پشت اسرائیل را خالی کرد؟
  • تأکید کره شمالی بر حفظ قدرت نظامی خود
  • کره شمالی: اقدامات بیشتری برای حفظ قدرت نظامی خود انجام می‌دهیم
  • جای خالی صالحی امیری در کمیته ملی المپیک
  • دست خالی غرب در برابر ایران | وقتی تیغ تحریم دیگر نمی‌بُرد!
  • کباب کردن ۱۲ کیلو گوشت توسط بانوی آذربایجانی (فیلم)